محمد اسحاق ثنا محمد اسحاق ثنا

دیشب به خواب دیدمت اما خیال بود

آخر نشستنت به کنارم محا ل بود

دیدم که سوی کوچه ما می کنی گذر

میشد چنان که کوچه ما بی مثال بود

مرغ خیال من سفری میشد به کوی تو

دیدم شکسته پرشد ومحتاج بال بود

امشب اگر سحر نشدی واه چه طالعی

ای خوش به گوش جان خبری از وصال بود

از من رمید و ترش شد و قهر کرد ورفت

در حیرتم چنین شده این ملال بود

سهم من از جهان پر از رنج وپر ملال

آیا "ثنا" نصیب چنانم وبال بود

ونکوور کانادا

سه شنبه 19-2-2013

 


February 19th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان